نقدی بر متن ” آشتی با سگ”
نقدی بر متن ” آشتی با سگ”
آشتی با سگ (امیر ترکاشوند)
سگ همواره در زندگی بشر حضور داشته و این حضور به خواستِ انسان بوده و نه به زورِ سگ؛ و اگر هم از سوی این حیوان باوفا اقدامی برای ورود به زندگی انسان صورت گرفته تنها در حدّ درخواستِ عواطفآمیز بوده و بس!.
یکی از کارهای عادی بچّهها، با سگ بودن و بازی کردن با این حیوان است؛
حتّی گویند امام حسن نیز در کودکی با سگ بازی میکرد: «… ففتحت البیت فلم أجد فیه شیئا غیر جَرْوِ کلب کان یلعب به الحسن …-مسند احمد-»
و امام حسین نیز در همان سنین، سگ داشت و با این حیوان مأنوس بود: «… َ مَا عَلِمْتُ فِی الْبَیْتِ شَیْئاً فَضَرَبْتُ بِیَدِی فَإِذَا جِرْوُ کَلْبٍ کَانَ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ یَلْعَبُ بِهِ الْأَمْسَ فَلَمَّا کَانَ اللَّیْلُ دَخَلَ تَحْتَ السَّرِیر …-محاسن برقی-».
پدر و مادر حسنین (امام علی و فاطمه) و نیز جدّشان (پیامبر گرامی) آن دو را از بودن با سگ پرهیز ندادند و فقط حضور آن در داخل اتاق موجب عدم اتصال وحی و عدم حضور جبرئیل دانسته شده که این مسئله امروز بدلیل ختم نبوت و بسته شدنِ پنجرۀ وحی موضوعیت ندارد.
امام رضا پس از وفات پدرش (و گویا برای اینکه به حکومت نشان دهد درصدد فعالیت سیاسی برعلیهشان نیست) شخصاً به بازار رفت و چند حیوان خانگی: «سگ ، بَرّه و خروس» خرید و خود را با آنان مشغول کرد: «لما توفى أبوالحسن موسىبنجعفر دخل أبوالحسن عليبنموسى الرضا السوق فاشترى كلبا وكبشا وديكا فلما كتب صاحب الخبر إلى هارون بذلك قال قد أمِنّا جانبَه -عیون اخبار الرضا-»
کاربردهای سگ در قرآن، به خوبی گواهِ حضور طبیعی و غیر منهیِّ آن در زندگی بشر است! و درست به خاطرِ همین شدّتِ حضور بود که احکامی بهداشتی و محدود کننده برای رعایت ملاحظاتی در همزیستی با آنها در فقه صادر گردید وگرنه چرا در باره شیر و درّندگان، احکامی نشر نیافت و توصیه نشد!
آن رهنمودهای بجا و واقعی، به مرور از جایگاهش خارج شد و سر از ناکجاآبادی درآورد که امروزه در اذهانِ مذهبیها چنان جرثومۀ سراپا نجس و لازمالاجتنابی از این حیوان زبانبسته ساخته شده که نگو!. رسوبات آن احکام، چنان است که نویسنده هنوز در عمرش دست به سگ نزده!، حال آنکه علاوه بر آنچه از امام حسن و امام حسین و امام رضا در بالا خواندیم همچنین:
امام صادق در پاسخ به این پرسش که اگر موش یا سگ، درون ظرفِ روغن بیفتد و بیرون آید چه حکمی دارد، گفت: خوردنِ آن روغن بلامانع است: «سألت أباعبدالله عن الفأرة والکلب یقع فی السمن والزیت ثم یخرج منه حیاً؟ فقال: لا بأس یأکله -کافی کلینی-»
و همو در جای دیگر، وضوگرفتن با آبی که سگ و گربه به آن دهان زده و از آن نوشیدهاند را روا میداند: «سألته عن الوضوء مما ولغ الكلب فيه والسنور أو شرب منه جمل أو دابة أو غير ذلك أيتوضأ منه أوپ يغتسل ؟ قال: نعم الا ان تجد غيره فتنزه عنه -تهذيب شيخطوسی-»
پس! نیاز به اینهمه حساسیت نسبت به سگ و پرهیز از دستزدن به او نیست!
گمانم این است که تمام یا اکثر امامان دستشان را به سگ زدهاند و احیاناً این حیوانِ باوفا را مورد نوازش قرار داده باشند.
و اساساً؛ مگر ممکن است به سگِ دستآموز!! و مکلّب دست نزد حال آنکه وجود این سگ در فقه به رسمیت شناخته شده!
و مگر میتوان گلّه را به سگ سپرد و چوپان مراقب باشد که نکند زبانملال دستش به آن نخورَد
مگر میتوان نیمخوردۀ سگ شکاری را روا دانست و اینهمه از او احساس چِندِش و پرهیز داشت
مگر میتوان داستان جاودان سگ خانگیِ اصحاب کهف را خواند و همچنان زمینوزمان را با نجس پنداشتنِ بدن سگ پیوند زد؟
روایت است که رسولخدا گفت: «اگر کسی در راهی برود و به شدّت تشنه شود آنگاه چاه آبی بیابد، به داخل چاه رود و آب بنوشد؛ سپس بیرون آید و ناگهان ببیند سگی به علّت تشنگی زبانش بیرون آمده و خاکها را میخورد؛ آن فرد پیشِ خود بگوید: این سگ به حدّی تشنه است که من تشنه بودم؛ آنگاه دوباره داخل چاه رود و مَشکش را از آب پر کند و با دهانش آن را بگیرد و از چاه بالا آید و به سگ بنوشاند، در این صورت گناهانش بخشیده میشود: … فملا خفه ثم أمسكه بفيه ثم رقى فسقى الكلب فشكر الله له فغفر له –صحیح بخاری-»
به مراقبتِ این روحانی! از سگتولههای بیکس، در فیلمِ زیر که نمونهای گویا از آشتی مذهبیها با این حیوانِ است بنگرید:
http://www.aparat.com/v/z8tcu
🔆🔆پاسخ:🔆🔆 سیدنقی موسوی (فروردین 1397)
📝 نقد اول: بررسی روایت سگ بازی حسنین (ع).
نویسنده ی متن، بدون آنکه به سنجش سندی و بررسی زنجیره ی راویان این دو خبر بپردازد؛ امام حسن و حسن (ع) را سگ باز می داند!!
این دو خبر با چند اشکال مواجه است:
🔹 1-1) خبر اول از منابع اهل سنت است و سند آن معتبر نیست.
🔹 2-1) خبر دوم هرچند از منابع شیعی است؛ اما سند آن نامعتبر است
در سند آن، عمر بن شمر وجود دارد که جدّا ضعیف است و روایاتی را در کتب جابر جعفی از خودش اضافه کرده است.
(رجال نجاشی، چاپ موسسه النشر اسلامی ص 287)
🔹 3-1) در ضمن در همان کتاب المحاسن، در نقلهای دیگر این روایت، فرازِ سگ بازی امام حسین (ع) وجود ندارد که قرینه ای بر جعلی بودن آن است.
مانند: عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: إِنَّ جَبْرَئِیلَ قَالَ إِنَّا لَا نَدْخُلُ بَیْتاً فِیهِ کَلْبٌ وَ لَا صُورَةَ إِنْسَانٍ وَ لَا بَیْتاً فِیهِ تِمْثَال. (المحاسن ،ج2، ص614 و615، ح38 ط دار الکتب الاسلامیة) و نیز نقلهای دیگر ( همان، ج2، ص615، ح39 ؛ همان، ج2، ص615، ح40 )
🔹 4-1) ساختگی بودن این فراز (سگ بازی امام حسین (ع)) وقتی بیشتر تقویت میشود که با اندکی جستجو میتوان ریشه ی این فراز را در منابع اهل سنت یافت. (مسند احمد بن حنبل، ج1، ص445و446، ح647 ط دار الحدیث).
جالب آنکه حتی همین قضیه ی عدم نزول جبرئیل به خاطر وجود سگ در اتاق، به خانه ی پیامبر و همسران ایشان هم در منابع اهل سنت نسبت داده شده است!!!
(صحیح مسلم، ج3، ص1664، ح2104 و ح 2105 ط دار احیاء التراث العربی)
🔹 5-1) مطابق مبانی شیعه در بررسی اخبار، بر فرض که سند یک خبر معتبر باشد؛ نوبت بررسی دلالی و دقت در متن روایت خواهد رسید. بر فرض که خبر حضور سگ در خانه و سگ بازی امام حسین (ع) سند معتبری داشته باشد؛ با روایات متعدد و معتبر دیگری که از حضور سگ در خانه نهی کرده اند در تعارض خواهد بود و باید به حل تعارض پرداخت!
در حدیثی صحیح السند از معصوم نقل شده که هیچ خیری در سگ نیست؛ مگر سگ شکاری یا سگ گله (لَا خَیْرَ فِی الْکِلَابِ إِلَّا کَلْبَ صَیْدٍ أَوْ کَلْبَ مَاشِیَة – الکافی، ج6، ص552، ح4 ط دار الکتب الاسلامیة)
در احادیث معتبر دیگر نیز از نگهداری سگ در خانه نهی شده است:
🔸صحیحه ی حلبی: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: یُکْرَهُ أَنْ یَکُونَ فِی دَارِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ الْکَلْب. (الکافی، ج6، ص552، ح1 ط دار الکتب الاسلامیة)
🔸موثقه ی سماعه: عَنْهُ عَنْ عُثْمَانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَلْبِ نُمْسِکُهُ فِی الدَّارِ قَالَ لا. (الکافی، ج6، ص552، ح3 ط دار الکتب الاسلامیة)
🔸در صحیحه ی جراح مدائنی نیز، گفته شده که محل سگ شکاری باید در خانه جدای از محل انسان باشد. (عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُمْسِکْ کَلْبَ الصَّیْدِ فِی الدَّارِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ بَاب- الکافی، ج6، ص552، ح5 ط دار الکتب الاسلامیة)
👈 ملاحظه میشود که بنابر احادیث معتبر، سگ شگاری و سگ گله و مانند آن، باید در مکانی جداگانه نگهداری شوند!
📝 نقد دوم: روایت افتادن سگ در روغن و جواز خوردن آن.
مولف روایتی را از کافی نقل می کند مبنی بر اینکه اگر موش و سگ در روغن و چربی بیافتد و زنده خارج شود، خوردن آن روغن جایز است؛ اما در برخی نسخه های این روایت، واژه سگ (کلب) وجود ندارد. (تهذیب الاحکام، ج 9، ص 96) و اصل، «عدم زیادت» در نسخه های متعدد روایات است. (کتاب الطهاره امام خمینی، ج 3، ص 167، طبع قدیم).
👈 بنابراین مولف محترم باید در بهره گیری از روایات به نسخه بدلها هم توجه داشته باشد!
📝 نقد سوم: روایت وضو از آبی که سگ خورده است.
مولف در جایی دیگر برای اثبات مدعای خود، روایتی را نقل میکند که « وضوگرفتن با آبی که سگ و گربه به آن دهان زده و از آن نوشیدهاند را روا میداند »؛ اما باز هم به نکات ریز اجتهادی و فهم روایات توجه نداشته است.
👈 توضیح آنکه از آنجا که در فقه شیعه مطابق ادله ی معتبر، سگ نجس العین است، ملاقات نجس العین با آب قلیل موجب متنجس شدن آب می شود، به همین دلیل، فقها این روایت را به آب کُر (و نه قلیل) منصرف دانسته اند که متنجس نمی شود (کتاب الطهاره، امام خمینی ص 67).
📝 نقد چهارم: دست زدن اکثر امامان به سگ.
مولف، ظاهراً نجس العین بودن سگ در فقه را می پذیرد؛ اما با دستاویز قرار دادن اخبار غیرمعتبر ادعا میکند که به گمانم اکثر امامان دستشان را به سگ زده اند و آن را نوازش کرده اند؛ درصورتی که این سخن با آیه ی تطهیر (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا – احزاب/33) که هرگونه پلیدی و گناه و ناپاکی را از اهل بیت (ع) نفی می کند، سازگار نیست!!
روشن است اگر سگ یا دست انسان مرطوب باشد، دست زدن به سگ موجب تنجس میشود
ای کاش به این راحتی در مقام پژوهش، هرگونه اظهار نظر شخصی را به امامان (ع) نسبت ندهیم!!
📝 نقد پنجم: حرف اصلی مولف چیست؟
روشن نیست که مولف با ذکر این مقدمات متعدد، به دنبال اثبات چیست؟ معلوم نیست که حرف اصلی مولف در مورد نجاست یا عدم نجاست سگ است؟ یا جواز خرید و فروش آن؟ یا جواز نگهداری آن در خانه و یا اتاق؟ یا تذکر به لزوم رعایت حقوق سگ در فقه؟ و یا توجه به حرام بودن ظلمِ به سگ در شریعت؟ و یا رعایت بهداشت در تعامل با سگ؟ و یا همه این موارد و آشتی با سگ؟
🔹 الف) مولف در یک جا از سگبازی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) سخن می گوید و چنین اظهار می دارد که به گمانم اکثر امامان به سگ دست زده اند و آن را نوازش کرده اند. (این مدعا در بالا نقد شده است.)
🔹 ب) در جایی دیگر از خرید سگ و حیوانات خانگی توسط امام رضا (ع) سخن میگوید! و معلوم نیست که از این مقدمه چه نتیجه ای میخواهد بگیرد! (آشتی با سگ؟ در صورتی که همه می دانیم که در گذشته سگ در زندگی انسانها نقش زیادی داشته و در فقه شیعه نیز خرید و فروش و استفاده و نگهداری سگهای مفید جایز است!!)
🔹 ج) در پایان متن، با نقل روایتی از کمک به سگ تشنه سخن میگوید و شاید در کل می خواهد لزوم رعایت حقوق حیوانات و سگ را در فقه شیعه یادآور شود. در پایان با اشاره به رفتار انسانی و درخور تحسینِ یک امام جمعه، از لزوم «آشتی مذهبی ها» با سگ سخن میگوید. (عبارت «آشتی مذهبی ها» موهمِ این است که غیرمذهبی ها (و مقلدان سبک زندگی غربی) با سگها آشتی دارند!! و حالا قرار است مذهبی ها هم با سگ آشتی نمایند!! در صورتی که نه صغرا و نه کبرای این سخن تامّ نیست!)
🔹 ه) در جایی دیگر مولف، از نگهداری سگ در خانه سخن میگوید و مدعی میشود چون وجود سگ در خانه مانع نزول جبرئیل است پس در عصر کنونی که قرار نیست به کسی وحی نازل شود؛ نگهداری سگ در خانه اشکالی ندارد. عبارت ایشان اینگونه است:« پدر و مادر حسنین (امام علی و فاطمه) و نیز جدّشان (پیامبر گرامی) آن دو را از بودن با سگ پرهیز ندادند و فقط حضور آن در داخل اتاق موجب عدم اتصال وحی و عدم حضور جبرئیل دانسته شده که این مسئله امروز بدلیل ختم نبوت و بسته شدنِ پنجرۀ وحی موضوعیت ندارد».
⬅️ شاید بتوان گفت مدعای اصلی و سخن جدید متن، همین عبارت است. در صورتی که در نقدهای بالا، روایات معتبر السندی را نقل کردیم که تنها نگهداری سگ شکاری و سگ نگهبان در «لانه سگ» جدا از محل زندگی انسانها جایز دانسته شده است!! و لزومی ندارد با استدلالهای ضعیف، حضور سگ به عنوان عضوی از خانواده -که نمادی از سبک زندگی غربی است- به اهل بیت (ع) نسبت داده شود و برای ترویج سگبازی و تقلید از فرهنگ غرب به تحریف ارزشهای اسلامی دست زد! و امام حسین (ع) را مانند یزید بن معاویه (که نماد دو گفتمان متفاوت هستند) را سگباز دانست!!!
در سبک زندگی غربی که از امپراطوری رسانه ای آنان تبلیغ می شود، سگ جزء زندگی مدرن است و در آشپزخانه، توالت، حمام، اتاق خواب، رختخواب، کابین خودرو و … حضور دارد! به بهانه حقوق حیوانات، لباس کودک به تن سگ می پوشانند و شامپو، ژل و کرم به سگ مالیده می شود و مورد جراحی زیبایی قرار می گیرد!! حتی مورد آزار جنسی و بهره کشی جنسی هم قرار می گیرد!!! و به عنوان «شریک جنسی» و «مونس و همدم» قلمداد میشود!! و همه ی این آزار و اذیت ها و نگهداری سگ در غیرمحل طبیعیشان، به نام «حقوق حیوانات» و «مهربانی با سگ» و … است!!!
💡 خلاصه آنکه در فقه مترقی شیعه، خرید و فروش و استفاده از سگهای شکاری و سگ نگهبان، جایز است؛ اما به دلیل نجس العین بودن سگ، فقه محدودیتهای بهداشتی برای ارتباط با سگ نهاده است!! (و در صورتی که سگ یا دست انسان خیس باشد، دست انسان نجس می شود و باید شسته شود!) و از نگهداری سگ در محل زندگی انسان نهی شده است.
فقه اسلامی در کنار این محدودیتها، 1400 سال پیش، حقوق متعددی را برای حیوانات در نظر گرفته است! برای مثال اگر آب مختصری برای وضو گرفتن وجود دارد و سگی تشنه است؛ می توان عبادت مهمی مانند وضو را ترک کرد، تیمم نمود و آب را به سگ داد!!
💡با وجود این آموزه های مترقی، لزومی ندارد فقه را با این چنین متنهای غیرروشمندی، مدرن نمود!! و یا برای ترویج سبک زندگی غربی، دست به توجیه و تحریف زد!!!
🧷کانال سیدنقی موسوی
👉 @seyednaghimousavi
دیدگاهتان را بنویسید